براي اين که استرس کودکان در مدرسه کاهش يابد بايد چه کار کرد؟ معمولا کودکان هم مانند بزرگسالان گرفتار استرس مي شوند و آن را تجربه مي کنند و زماني که وارد مدرسه مي شوند به طور معمول استرس آن ها افزايش مي يابد که تا حدي اين استرس معمولي مي باشد. در اين مقاله به شناسايي و کاهش استرس کودک در مدرسه پرداخته مي شود.

اما بسياري از والدين که در جلسات مشاوره شرکت مي کنند گزارش مي دهند که فرزندشان زماني که وارد مدرسه شده است استرس زيادي دارد و دچار مدرسه هراسي شده است و اين موضوع باعث شده تا عملکرد طبيعي او در مدرسه و خانه با اختلالاتي همراه شود و تحت تاثير قرار گيرد.

ما در ادامه اين مقاله سعي مي کنيم تا استرس کودکان را در مدرسه کاهش دهيم و اين موضوع را به صورت دقيق تر مورد بررسي قرار دهيم و براي حل آن از روانشناس در حيطه کودک و نوجوان کمک بگيريم تا به سلامت روان کودکمان کمکي کرده باشيم.

کاهش استرس کودکان در مدرسه، چند راهکار عملي

بسياري از پدر و مادران امروزي قبول دارند که تربيت کودکان امري پيچيده مي باشد و به آموزش هاي ضروري و مهمي نياز دارد کليد اصلي که بتوان با آن استرس کودکان را کاهش داد آموزش مهارت حل مسئله، برنامه ريزي و جرات ورزي مي باشد.

در صورتي که کودک بتواند راهکارهاي صحيح را بياموزد و با هيجانات منفي درگير نشود در اين حالت اضطراب هاي او تا حد زيادي کاهش مي يابد و استرس و اضطراب را مي تواند کنترل کند، در بعضي اوقات کودک در محيط مدرسه دچار اضطراب مي شود که چطور در اجتماع مانند مدرسه به درخواست هاي ديگران "نه" بگويد. زماني که فرد در اين خصوص ناتوان باشد و نتواند به خواسته هاي نا به جاي ديگران پاسخ منفي دهد به ميزان زيادي با فشار، استرس و اضطراب رو به رو خواهد شد.

البته آموزش دادن اين گونه مسائل به کودکان آسان نمي باشد و والدين بايد در اين خصوص مطالعه زيادي داشته باشند و در جلسات مشاوره خانواده شرکت کنند تا بتوانند به کودکانشان مطالبي را آموزش دهند در ادامه اين مقاله به راهکارهايي که باعث کاهش استرس کودکان مي شود مي پردازيم :

1.برنامه ريزي هاي خشک و زمان بندي هاي افراطي مغاير با کاهش استرس

برخي از والدين فکر مي کنند براي اين که فرزندان موفقي داشته باشند بايد برنامه هاي او سخت و فشرده باشد و به همين منظور ممکن است آن ها کودک شان را مجبور کنند تا در يک برنامه زماني مشخص به فعاليت هاي خاصي بپردازد و فعاليت هاي مرتبط با درس و مدرسه را به درستي انجام دهد در حالي که والدين بايد اين نکته را در نظر بگيرند که کودک در دوران ابتدايي پس از سپري کردن هفت ساعت در مدرسه به استراحت و ريکاوري نياز دارد.

در صورتي که در سنين ابتدايي به کودک فشار زيادي وارد شود به احتمال زياد نتايج متضادي براي کودک به وجود مي آورد و کودک دچار استرس و اضطراب مي شود در اين هنگام فشار زيادي بر روي او وارد مي شود. زماني که در مدرسه کودک با اضطراب زيادي همراه شود اختلال در حافظه را به همراه خواهد داشت و يادگيري او به ميزان زيادي کاهش مي يابد، والدين بايد تلاش کنند تا برنامه و سبک زندگي انعطاف پذيري براي فرزندشان داشته باشند و در کنار اين که به تحصيل شان اهميت مي دهند به فعاليت هاي غير درسي نيز اهميت داده و در آن زمينه نيز او را تشويق کنند.

2.کاهش استرس کودکان در مدرسه با اختصاص دادن زماني براي بازي

در بسياري از اوقات هنگامي که کودک وارد دبستان مي شود ديگر خانواده ها به بازي با او اهميت نمي دهند و ارزش چنداني نسبت به اين موضوع قائل نيستند. اين در حالي است که بازي کردن به خصوص انجام دادن بازي هايي که با فعاليت هاي بدني همراه است در سلامت جسم و روان کودک نقش بسياري دارد زيرا در هنگام بازي ذهن کودک تحت فشار نيست و استرس او کاهش مي يابد، هم چنين رابطه کودک با والدين صميمانه تر مي شود و ارتباط دوستانه در ميان ها باعث مي شود تا در جريان بازي بسياري از تنش ها رفع شود و ارتباط خوبي با هم داشته باشند.

3.براي کاهش استرس خواب کودکان را در اولويت قرار دهيد

خواب کافي و مناسب نقش بسيار مهمي در کاهش استرس روزانه و بهبود عملکرد فرد دارد و در صورتي که کودک خواب ناکافي داشته باشد بر روي عملکرد تحصيلي او اثر گذاشته و در طول روز تنش و استرس هاي بسياري را براي او ايجاد مي کند، براي اين که به بهداشت خواب کودکتان توجه کنيد لازم است تا شرايط خاصي را براي او ايجاد کنيد به طور مثال زمان خاصي را به خواب او اختصاص دهيد، قبل از اين که به رختخواب برويد از او بخواهيد تا از وسايل الکترونيکي مانند تلويزيون، گوشي، تبلت و غيره دوري کند و تا حد زيادي آن ها را محدود کند اين مسئله باعث مي شود تا به سلامت روان کودک کمک شود.

4.کاهش استرس کودکان در گرو استرس هاي شما

استرس در بين افراد مي تواند مسري باشد والديني که تحت فشار، استرس و اضطراب زيادي هستند باعث مي شوند تا کودکان آن ها نيز اضطراب را تجربه کنند، احتمال دارد در محيط خانه به دليل بودن در کنار شما و دريافت حمايت هاي عاطفي استرس کودک کمتر باشد اما در محيط مدرسه کودک اضطراب و استرس بسياري را از خود نشان مي دهد.

به همين دليل در وهله اول وضعيت رواني خود و همسرتان را مورد بررسي قرار دهيد و در صورتي که دائما در حال استرس و اضطراب مي باشيد به روانشناس و مشاوره خانواده مراجعه کرده و مشکل تان را به طور ريشه اي حل و فصل نماييد اين مسئله باعث مي شود تا به ميزان زيادي استرس کودک در مدرسه کاهش يابد.

5.کاهش استرس کودکان در مدرسه، قبول اشتباه در فرزندان

بسياري از کودکان مي ترسند که اشتباهاتي را انجام دهند و همين امر باعث مي شود تا استرس و اضطراب زيادي داشته باشند بنابراين در اين حالت همان ابتدا به فرزندتان بگوييد که هيچ کس کامل نمي باشد و همه آدم ها در زندگي اشتباهاتي را انجام مي دهند و هم چنين به کودکتان بگوييد که از او انتظار نداريد همه کارهايش را به درستي انجام دهد چون احتمال به وجود آمدن اشتباه هميشه وجود دارد.

در نتيجه شما با بيان کردن اين جملات، کودکتان را براي مواجهه با شکست ها آماده مي کنيد و اين مسئله باعث مي شود تا ترس کودک از اشتباه از بين برود و در صورتي که اين موضوع تداوم داشته باشد و والدين نتوانند اين مهارت را در کودکشان ايجاد کنند ترس از مدرسه وجود کودک را فرا مي گيرد.

منبع : کاهش استرس کودکان در مدرسه که آينده کودکان را تحت تاثير قرار مي دهد

داستان کوتاه در مورد مرتب کردن وسايل و جمع کردن اسباب بازي ها

ميلاد هميشه وسايل رو داخل خونه مي انداخت، با هر اسباب بازي که بازي مي کرد آن را رها مي کرد. يه روز صبح پاش روي اسباب بازي رفت و خيلي خيلي دردش گرفت و اسباب بازيش رو شکست.

در حالي که داشت گريه مي کرد، اسباب بازيش شروع به حرف زدن کرد، اسباب بازي گفت: ميلاد يادته چقدر باهم خاطره داشتيم و چقدر باهم بازي مي کرديم؟ اگر من رو سرجام گذاشته بودي الان سالم بودم و ميتونستيم بازم با هم بازي کنيم.

ميلاد به اسباب بازي گفت که برام مهم نيست و من اسباب بازي هاي زيادي دارم که مي تونم با آن ها بازي کنم.

روزها گذشت و به مرر تمام اسباب بازي هاي ميلاد شکستن. بعضي از آن ها زير پا شکستن و بعضي هاشون دور ريخته شدند.

تا اينکه يک روز صبح ميلاد رفت سر کمد اسباب بازي هاش و ديد که خالي شدن و ديگه اسباب بازي براي بازي کردن باقي نمونده، هرچي هم که گشت چيزي پيدا نکرد.

خيلي ناراحت بود و تا شب خيلي حوصلش سر رفت. گريه کنان پيش مادرش رفت و گفت، مامان من معذرت مي خوام، قول مي دم که ديگه اسباب بازي هام رو سرجاشون بذارم تا گم نشن يا زير پا نشکنن. مامانش نازش کرد و به همراه پدرش براي ميلاد اسباب بازي هاي جديدي خريدن و ميلاد هم ياد گرفت که هميشه وسايل رو سر جاي خودشون بذاره.

منبع : داستان کوتاه در مورد مرتب کردن وسايل و جمع کردن اسباب بازي ها

اگر اين سوالات براي شما مطرح است، حتما مطالعه کنيد. چگونه گوشي را ترک کنيم و درس بخوانيم ؟ چگونه گوشي را کنار بگذاريم و درس بخوانيم ؟ چگونه از گوشي دوري کنيم و درس بخوانيم ؟

آيا اين آشنا به نظر مي رسد؟

هفته آينده يک امتحان بزرگ در پيش داريد، بنابراين مي دانيد که زمان آن رسيده است که کتاب ها را امتحان کنيد.

پشت ميز مطالعه خود مي نشينيد و شروع به مرور يادداشت هاي خود مي کنيد.

پنج دقيقه بعد، تلفن شما خاموش مي شود. اين يک پيامک از پسر عمويت ليلي است. او در مورد سفر خانوادگي که بعد از امتحان مي رويد مي پرسد.

پس از تبادل شش پيامک با ليلي، به زمان نگاه مي کنيد. 15 دقيقه گذشت!

تلفن خود را کنار مي گذاريد و به خواندن يادداشت هاي خود باز مي گرديد. 10 دقيقه بعد، ميل ناگهاني و طاقت فرسا براي بررسي فيد اخبار فيسبوک خود پيدا مي کنيد.

شما فقط قصد داريد چند دقيقه را در فيس بوک بگذرانيد، اما در نهايت سه آلبوم عکس را مرور مي کنيد، روي چهار وضعيت نظر مي دهيد و دو ويديو را تماشا مي کنيد.

شما تصميم مي گيريد وضعيت خود را به روز کنيد: «معضل زندگي: براي امتحان مطالعه کنيد يا فيس بوک را بررسي کنيد. فيس بوک برنده مي شود.» همه اينها 20 دقيقه ديگر از شما وقت مي گيرد.

من مطمئن هستم که قبلاً چنين چيزي براي شما اتفاق افتاده است. زماني که دانشجو بودم اين اتفاق براي من افتاد و اکثر دانشجوياني که با آنها کار مي‌کنم به من مي‌گويند که اين اتفاق خيلي زياد برايشان مي‌افتد.

اما اميدي هست تکنيک هاي ساده اي وجود دارد که مي توانيد از آنها براي پيروزي در جنگ عليه عوامل حواس پرتي استفاده کنيد.

چگونه گوشي را کنار بگذاريم و درس بخوانيم

در اينجا شش نکته براي شما آورده شده است:

1. گوشي خود را در حالت بي صدا قرار دهيد و آن را در انتهاي ديگر اتاق قرار دهيد.

اگر صاحب يک گوشي هوشمند هستيد، مي دانيد که چقدر مي تواند حواس شما را پرت کند. فيس بوک، توييتر، ايميل، پيام هاي متني و بله، کل اينترنت در دسترس شماست.

حتي يک گوشي غيرهوشمند هم مي تواند به شدت حواس پرت کننده باشد!تبليغات

به اين ترتيب، توصيه مي‌کنم – در شروع جلسه مطالعه – تلفن خود را در حالت بي‌صدا قرار دهيد و آن را دور از خود قرار دهيد. ترجيحاً بايد آن را در انتهاي ديگر اتاق قرار دهيد.

به اين ترتيب در حين مطالعه با تماس تلفني يا پيامک قطع نمي شويد. وقتي استراحت مي کنيد هميشه مي توانيد هر 30 يا 45 دقيقه گوشي خود را چک کنيد.

اگر با خودتان صادق باشيد، اعتراف خواهيد کرد که تعداد کمي از پيام‌هاي متني و تماس‌هاي تلفني که دريافت مي‌کنيد نياز به پاسخ فوري دارند، بنابراين منطقي است که وقتي استراحت مي‌کنيد با طرف مقابلتان تماس بگيريد.

2. دسترسي به اينترنت خود را خاموش کنيد.

ممکن است قصد داشته باشيد از رايانه خود براي کار استفاده کنيد، اما در عوض مي توانيد به راحتي خود را در فيس بوک يا يوتيوب بيابيد. (شما مي دانيد منظورم چيست. ?? )

هنگامي که از رايانه خود استفاده مي کنيد، شبکه جهاني وب به معناي واقعي کلمه فقط يک کليک با شما فاصله دارد. براي مقاومت در برابر اين وسوسه به خود اعتماد نکنيد. قبل از شروع جلسه مطالعه، دسترسي به اينترنت خود را خاموش کنيد.

اگر نياز به دسترسي به برخي منابع آنلاين داريد، قبل از اينکه دسترسي به اينترنت خود را خاموش کنيد، تمام اطلاعات لازم را در ابتداي جلسه خود دانلود کنيد.

اينترنت ابزاري است که هم قدرت سرگرمي و هم آموزش دارد. با خاموش کردن دسترسي به اينترنت در زماني که زمان تمرکز است، از قدرت اينترنت به طور موثر استفاده مي کنيد.

3. زماني که مي خواهيد حواس تان پرت شود، نفس عميق بکشيد.

حواس پرتي ها به صورت موجي مي آيند. اشتياق به تماشاي تلويزيون، تميز کردن اتاق (مطمئنم من تنها کسي نيستم که مي‌خواهم اتاقم را وقتي زمان کارآمد بودن است پاک کنم، درست است؟) و چک کردن تلفنتان ناگهان به شما حمله مي‌کند – و اغلب ممکن است اينطور باشد. غافلگير کننده.

اما اين ميل‌هاي شديد فقط براي مدت کوتاهي دوام مي‌آورند. اگر بتوانيد در برابر آن موج اوليه مقاومت کنيد، مي توانيد به جاي تسليم شدن در برابر وسوسه، به مطالعه ادامه دهيد.

در اينجا نحوه مبارزه با ميل به شما آمده است: چشمان خود را ببنديد. دو ثانيه نفس بکشيد، سپس به مدت دو ثانيه نفس خود را بيرون دهيد. اگر اين ميل همچنان ادامه داشت، آن را تکرار کنيد تا برطرف شود.تبليغات

با استفاده از اين تکنيک ساده، چهار تا هشت ثانيه را صرف تنفس عميق خواهيد کرد و پس از آن به کار خود باز خواهيد گشت. اگر از اين تکنيک استفاده نکنيد، احتمالاً به مدت 15 دقيقه يا حتي بيشتر حواس‌تان پرت مي‌شود.

4. از خانواده و دوستان بخواهيد که به شما حريم خصوصي بدهند.

من مطمئن هستم که قبلاً در دوران تحصيل براي شما چنين اتفاقي افتاده است:

• مامانت اومده بود ازت در مورد روزت بپرسه


• دوست شما براي چت آمد


• برادر کوچکترتان براي انجام تکاليفش از شما کمک خواست


• خواهرت ازت راهنمايي خواست

ليست ادامه دارد.

اشتباه نکنيد؛ روابط مهم هستند من کاملاً معتقدم که از بسياري جهات، کيفيت روابط شما کيفيت زندگي شما را تعيين مي کند.

اما زماني که در حال مطالعه هستيد، وقفه ها مي توانند به ويژه مختل کننده باشند.

درست قبل از شروع جلسه مطالعه، توصيه مي‌کنم به سراغ افرادي برويد که احتمالاً مزاحم شما مي‌شوند و چيزي شبيه به اين بگوييد: «هفته آينده امتحان دارم، بنابراين بايد تمرکز کنم. لطفاً براي دو ساعت آينده به من حريم خصوصي بدهيد و صحبت را قطع نکنيد، مگر اينکه واقعاً چيزي فوري باشد؟»

وقتي چنين تلاش عمدي انجام مي دهيد تا از ديگران بخواهيد به حريم خصوصي شما و تعهد شما به برتري تحصيلي احترام بگذارند، احتمالاً اين احترام را به شما نشان مي دهند.

5. حداقل 8 ساعت خواب شبانه داشته باشيد.

به عنوان يک دانش آموز، خواب کافي تقريبا غيرممکن به نظر مي رسد. هميشه تکاليف زيادي براي انجام دادن، پروژه هاي زيادي براي کار کردن، فعاليت هاي زيادي براي شرکت در آنها، دوستان زيادي براي معاشرت و مهماني هاي زيادي براي رفتن وجود دارد.

در مقايسه با همه اين موارد، خواب بسيار بي اهميت به نظر مي رسد!

اما اگر مي خواهيد عملکرد تحصيلي خوبي داشته باشيد، خواب حياتي است. اين يک واقعيت علمي ثابت است که خواب بر حافظه، تمرکز و عملکرد مغز شما تأثير مي گذارد. اگر به اندازه کافي نمي خوابيد، خود را براي موفقيت در زندگي دانشجويي آماده نمي کنيد.

وقتي کم خواب هستيد، به راحتي حواس تان پرت مي شود.

در اينجا چند راه وجود دارد که به شما کمک مي کند زودتر بخوابيد:

• يک برنامه روتين شبانه قبل از خواب داشته باشيد


• در پايان روز با خواندن کتاب آرام شويد


• بعد از ساعت 3 بعد از ظهر کافئين ننوشيد


• هر روز در ساعت معيني به رختخواب برويد


• يک زنگ شبانه تنظيم کنيد تا به شما بگويد زمان خواب است (اين براي من بسيار مفيد بوده است!)

6. از ابزاري مانند Asana.com استفاده کنيد تا به شما در اولويت بندي وظايف کمک کند.

( Asana.com براي گفتن اين حرف به من پولي نداد، قول مي دهم.)

Asana.com يک ابزار مبتني بر وب است که به شما امکان مي دهد پروژه ها را به راحتي مديريت کنيد و وظايف را اولويت بندي کنيد.

من از نيم سال پيش استفاده از Asana.com را شروع کردم و متوجه شدم که براي سازماندهي زندگي من مفيد است.

دانش‌آموزان اغلب هنگام فکر کردن به ساير وظايفي که بايد انجام دهند، حواسشان پرت مي‌شود. آنها شروع به تعجب مي کنند که آيا بايد به جاي آن روي تکليف ديگري کار کنند يا براي آزمون ديگري مطالعه کنند. اين امر آنها را از تمرکز بر روي کار مورد نظر باز مي دارد.

با استفاده از ابزاري مانند Asana.com، مي‌توانيد از تمام وظايف، پروژه‌ها و ساير تعهدات خود مطلع باشيد. با يک رويکرد سيستماتيک به سمت مديريت کار، از هر جلسه مطالعه بهترين استفاده را خواهيد برد.

چگونه گوشي را کنار بگذاريم و درس بخوانيم

در دنيايي که به‌طور فزاينده‌اي از گوشي‌هاي هوشمند، تبلت‌ها، لپ‌تاپ‌ها و اينترنت پرسرعت متصل مي‌شويم، همه جا حواس‌پرتي را پرت مي‌کنند.

شما بايد تلاشي عمدي و متعهدانه انجام دهيد تا در کار خود بمانيد. اميدوارم اين شش نکته به شما در تلاش براي تبديل شدن به يک دانش آموز شاد و موفق کمک کند!

چگونه از گوشي دوري کنيم و درس بخوانيم

اين مراحل ساده به شما کمک مي کند تا اينقدر گوشي خود را چک نکنيد

• مطالعات نشان داده است که صرف زمان زياد در تلفن براي تمرکز و سلامت روان شما مضر است.


• با شروع سال 20، چند راه آسان براي ايجاد عادات ديجيتالي بهتر وجود دارد.


• سعي کنيد اعلان‌ها را خاموش کنيد، تلفن خود را از اتاق خواب بيرون بياوريد و حتي در مقياس خاکستري روشن کنيد.

منبع : چگونه گوشي را کنار بگذاريم و درس بخوانيم

داستان اخلاقي کودک کمک مي کند تا بتوانند ويژگي هاي خوب اخلاقي را در خود پرورش دهند. در اينجا 19 داستان اخلاقي کودک آورده شده است که مي تواند ارزش هاي اخلاقي را به کودکان شما ياد دهد و آينده او را تضمين کند.

داستان اخلاقي کوتاه |قصه اموزنده براي کودکان لجباز

داستان اخلاقي کودک کمک مي کند تا به کودک خود خصايص خوب را بياموزيد و به کمک داستان اخلاقي کوتاه که نمونه هايي از آن در ادامه آمده است به او ياد دهيد که در شرايط مختلف چه واکنشي نشان دهد:

1.شير و موش 

گفته شده است که در گذشته شيري در جنگل استراحت مي کرد که موشي براي سرگرمي ميان يال و موي شير دويد. شير با حرکت موش بيدار شد و با يک حرکت موش را گرفت و خواست که موش را بخورد. موش با گريه گفت اگر به من کمک کني من نيز روزي به تو کمک خواهم کرد و جواب اين کمکت را خواهي گرفت. شير خنديد زيرا تصور نمي کرد که موشي کوچک بتواند به او کمک کند.

روزي شکارچي ها وارد جنگل شدند و شير را گرفتند، شير ناله مي کرد و براي بيرون آمدن از طناب ها تلاش مي کرد، موش که از آنجا رد مي شد صداي شير را شنيد و طناب را جويد سپس هردو به سمت جنگل فرار کردند.

اين داستان اخلاقي کودک براي کودکان لجباز نشان مي دهد که بايد با ديگران مهربان بود زيرا حتي کساني که فکر نمي کنيد روزي به شما کمک کنند مي توانند جان شما را نجات دهند.

2. داستان چوپان دروغگو

پسري با پدرش در روستايي دور زندگي مي کردند. پدر پسر به او گفت که گوسفندها را به چرا برده و از آن ها مواظبت کند تا گرگ آن ها را نخورد يا گم نشوند. پسر دوست نداشت مواظب گوسفندها باشد و ترجيح مي داد که بدود، بازي کند يا خوش بگذراند.

يک روز پسر هنگام چراي گوسفندان فرياد زد « گرگ» تمام اهالي دهکده به سمت او رفتند تا پسر و گوسفندان را از دست گرگ نجات دهند. وقتي اهالي ديدند که گرگي نيست و همه گوسفندان سالم هستند ناراحت و عصباني شدند سپس روز بعد دوباره حوصله پسر سررفت و داد زد « گرگ» و دوباره همه اهالي به سمت پسر رفتند.

اهالي روستا بسيار عصباني بودند و به يکديگر قول دادند که ديگر گول پسر را نخورند. روز سوم، پسر ناگهان گله گرگي ديد و بلندتر از هميشه فرياد زد «گرگ، گرگ، گرگ!»، اما هيچ کس به کمک او نرفت و گرگ ها تمام گوسفند ها را دريدند.

اين داستان اخلاقي کوتاه نشان مي دهند که دروغ باعث مي شود که اعتماد ميان اعضاي جامعه از بين برود و بيش ترين صدمه را از اين کار خود فرد دروغگو مي بيند.

3. روباه و لک لک | داستان اخلاقي کودک

در جنگل روباه خودخواهي بود که دوست داشت ديگران را اذيت کند، اين روباه دوستش لک لک را به خانه خود دعوت کرد. لک لک بسيار خوشحال بود اما نمي دانست که روباه دوست دارد او را اذيت کند. روباه شام را در بشقاب هايي کم عمق درست کرده بود و لک لک نمي توانست از داخل آن ها شام بخورد اما روباه هرچه سريع تر سوپ خود را تمام کرد و لک لک گرسنه ماند.

لک لک بسيار از اين کار روباه عصباني شده بود و براي فردا شب روباه را به خانه دعوت کرد تا به او نشان دهد که چقدر رفتارش بد بوده است. روباه بسيار خوشحال بود، لک لک غذا را در ظرف هاي بسيار بلندي مانند گلدان ريخت وسريع همه غذا را خورد اما روباره چون گردن کوتاهي داشت نتوانست غذا بخورد، گرسنه ماند و ياد گرفت که نبايد ديگران را اذيت کند.

داستان اخلاقي کوتاه به شما مي آموزد که همان طور که شما ديگران را اذيت مي کنيد ديگران نيز مي توانند به شما آسيب برسانند بنابراين نبايد به ديگران آسيب بزنيد.

4. آرزوي طلا

مردي طماع در شهري دور زندگي مي کرد که عاشق طلا و وسايل قيمتي بود. اين مرد دخترش را بيش از هرچيزي در دنيا دوست داشت. يک روز پري در مقابل او ظاهر شد و به او گفت که مي تواند يک ارزو او را براورده کند. مرد بسيار خوشحال شد و اين آرزو را کرد که به هرچيزي دست مي زند طلا شود.

مرد طماع در راه به سنگريزه ها دست مي زد و با خوشحالي ميديد که تمام سنگريزه ها طلا و ياقوت مي شوند. مرد از خوشحالي تا خانه دويد تا خبر را به زن و دختر خود بدهد. مرد با خوشحالي به خانه رسيد و دخترش در آغوش او پريد و ناگهان کودک به مجسمه اي از طلا تبديل شد. مرد به گريه افتاد و باقي عمر خود را صرف پيدا کردن پري کرد تا آرزويش را پس بگيرد.

اين داستان اخلاقي کودک نشان مي دهد که بايد هنگام آرزو کردن نيز فکر کرد و هرچيزي را نبايد آرزو کرد و بايد بدانيد که هرچيزي عواقبي دارد و هيچ چيزي در اين دنيا رايگان نمي باشد.

5. پتي و سطل شيرها

پتي دو سطل شير از گاو دوشيده بود و مي خواست آن ها را براي فروش به بازار ببرد. در راه به پولي فکر مي کرد که مي تواند از اين راه درآورد و براي خرج کردن پول ها برنامه ميريخت.

او با خودش فکر مي کرد: « با پول شير مرغي مي خرم سپس مرغ تخم مي گذارد و جوجه هاي بيش تري به دست مي آورم، چند تا از جوجه ها را مي فروشم و چند تا از آن ها مرغ مي شوند دوباره جوجه مي گذارند و از فروش آن ها پول زيادي به دست مي اوردم و با پول آن ها خانه اي روي تپه مي خرم.»

همان طور که پتي در آرزوهاي خود غرق بود از روي سنگي افتاد و تمام شيرها و آرزوهايش ريختند، اين داستان اخلاقي کودک ياد مي دهد که نبايد انقدر در آينده غرق شويم که حال را از دست بدهيم.

6. هنگام سختي | داستان اخلاقي کودک

داستان اخلاقي کودک « هنگام سختي ها» داستان دختري به نام سارا است با پدر و مادر خود در شهر بزرگي زندگي مي کرد، يک روز پدر سارا از او خواست که کار ساده اي انجام دهد، پدر ابتدا يک سيب زميني، يک تخم مرغ و کمي برگ چاي برداشت و هر کدام را در يک ظرف آب در حال جوش انداخت. پس از چند دقيقه پدر به دخترش گفت تا آن ها را از آب خارج کند.

پدرش به او گفت: « ببينيد آن ها چه واکنش متفاوتي نشان داده‌اند در حالي که همه درون آب و شرايط يکساني بوده اند.» سيب زميني نرم و خورد شده است، تخم مرغ سفت تر شده و برگ هاي چاي رنگ و طعم آب را تحت تاثير قرار داده است. ما نيز در شرايط سخت شبيه يکي از اين موارد هستيم. يا مشکلات و سختي ها مانند سيب زميني شرايط شما را از درون خورد مي کند، مانند تخم مرغ شما را سرسخت تر مي کند يا مانند چاي شما شرايط را تغيير مي دهيد.

اين داستان اخلاقي کوتاه بسيار مفهوم زيبايي دارد زيرا به شما ياد مي دهد که شما در برخورد با شرايط مشکل مي توانيد واکنش هاي مختلفي داشته باشيد.

منبع : 19 داستان اخلاقي کودک که معجزه مي کند!